کد مطلب:252521 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:146

واثق پسر معتصم به حکومت می رسد
(227 - 232)

واثق یا هارون بن ابی اسحاق، مادرش كنیزی به نام قراطیس بود، در همان روز مرگ معتصم در سال 227 به حكومت رسید.

اسحاق بن ابراهیم ساعاتی پس از بیعت روی به بغداد نهاد و تمام شب را راه پیمود و پیش از طلوع فجر به بغداد رسید و بر اطراف شهر و زندانها مأموریتی گماشت و فرماندهان و سران مركز را احضار و از آنان بیعت گرفت. توده ی سپاهیان و گروهی دیگر از مردم بر شعیب بن سهل قاضی ناحیه شرقی بغداد شوریدند و سرای او را غارت كردند.

نخستین شخصی از فرماندهان معتصم كه از واثق فرمان حكومت را دریافت كرد، اشناس تركی بود كه معتصم او را از دربار خویش تا آخرین نقطه مغرب حكومت داد و او هم عمال خود را فرستاد و فرمان حكومت مغرب را از سوی خود برای محمد بن ابراهیم اغلب نوشت و تدبیر امرش بدست احمد بن خصیب بود.

عبدالله بن طاهر در سال 230 در سن 47 سالگی در خراسان درگذشت، وی در نیشابور خراسان منزل داشت و حكومتش چهارده



[ صفحه 277]



سال بود، واثق پس از او طاهر بن عبدالله را حكومت داد عبدالله بن طاهر خراسان را چنان منظم و رام و آرام كرده بود كه هیچ كس چنان توفیقی نیافته بود و همه بلاد خراسان به فرمان وی درآمده و بی اختلاف حكم او را گردن نهادند.

واثق بر ابراهیم بن رباح خشم گرفت و كار خود را به نجاح بن سلمه، منشی ویژه خود و یمان بن نصرانی واگذار كرد.

اشناس تركی والی نواحی جزیره و شامات و مصر و مغرب گردید و تدبیر كار بدست احمد بن خصیب منشی وی بود، به واثق خبر دادند كه احمد مالهای بسیاری اندوخته است بر او نیز خشم گرفت و مالهای او و برادرش ابراهیم را گرفت و هر دو را با مادرشان شكنجه داد.

اشناس تركی در سال 230 فوت كرد و مقام و منصب او به ایتاخ تركی رسید و مستغلات و دارائی او برای فرزندانش به حال خود گذاشته شد.

واثق مردم را در مسأله خلق قرآن امتحان كرد و به قضات نوشت تا در سایر شهرها چنان كنند و جز شهادت كسی را كه قائل به توحید باشد نپذیرند و از این راه بسیاری از مردم را به زندان انداخت.

در جریان نبردی كه واثق با پادشاه روم داشت تعداد زیادی مسلمان اسیر شدند كه در باز پس گرفتن اسراء، واثق افرادی را گماشت تا اسیران را درباره ی قرآن امتحان می كردند و هر كس می گفت كه قرآن مخلوق است، دو دینار و دو جامه به وی می دادند. بر حكومت واثق، احمد بن ابی داود چیرگی داشت و محمد بن عبدالملك زیات و عمر



[ صفحه 278]



بن فرج رخجی از مقامات برجسته و متنفذ رژیم واثق بودند، ریاست پلیس او را اسحاق بن ابراهیم و فرماندهی گارد او را اسحاق بن یحیی بن سلیمان بن یحیی بن معاذ بر عهده داشتند.

بالاخره واثق به بستر بیماری افتاد و مرض به سختی كشید تا آن كه برای او چاله ای مانند تنور در زمین كنده شد و با هیزم گزگرم كردند و چندین بار در آن نهاده شد، و در بیماری با خود می گفت: آرزو می كنم كه از لغزش می گذشتم و حمالی بودم كه روی سرم بار می كشیدم و چون بیعت پسرش به او پیشنهاد شد گفت: خدا مرا نبیند كه زنده و مرده او را به عهده گیرم. واثق از كاخهای معتصم منتقل شده و برای خود در كنار دجله كاخی به نام هارونی ساخته و برای آن دو سكو یكی غربی و دیگری شرقی قرار داده بود. مرگ او در سال 232 روی داد و سنش در آن موقع 34 سال و حكومتش پنج سال و نه ماه و سیزده روز بود، وی دارای شش پسر بود.

امام هادی (ع) در سن 14 یا 15 سالگی بود كه واثق زمام امور را به دست گرفت و تا 20 سالگی در جو اختناق و شرایط خفقان آور رژیم واثق عمر خویش را سپری ساخت.



[ صفحه 279]